کاریزما جذابیت و تأثیر ذاتی یک فرد در دیگران است. شخصیتهای کاریزماتیک معمولاً در هر زمینهای چه اقتصادی، اجتماعی و یا سیاسی نقش مژثری در پیشبرد و توسعه حوزه تحت نفوذ خود دارند؛ به گونهای که افراد عادی به هیچ وجه نمیتوانند جای خالی آنها را پر کنند.
ضرورت بازخوانی و تجدیدنظر در برخی از مفاهیم، ابزارها، روشها و حتی اصول جماعت عنوانی است که دبیرکل جماعت، استاد پیرانی طی دو نطق جداگانه در ٤ و ١٨ خرداد ۱۴۰۲ بر آن تاکید نمود.
اخیراً در فضای مجازی متنی انتشار یافته که در آن اشاره به مذاهب و فرق مختلف اسلامی شده و بیان کرده که این همه فرق و مذاهب اسلامی هیچ کدام یکدیگر را قبول ندارند و همچنین به غزوات و سریههای پیامبر (ص) و نیز جنگهای خلفای راشدین و جنگهای مسلمانان تا ۱۵۰ سال بعد از رحلت پیامبر اشاره کرده و از آنها نتیجه گرفته که با وجود این همه جنگها که پیروان دین اسلام با خود و دیگران کردهاند، چگونه میتوان اسلام را دین صلح و آشتی قلمداد کرد؟
در جواب جهت تنویر افکار عمومی موارد ذیل را یادآور مینمایم:
١) خداوند انسان دارای اراده و اختیار را طوری آفریده است که در گزینش فکر آزاد باشد و هر دینی را که بخواهد انتخاب نماید و حتی از دینی هم که انتخاب نموده،
آفریدگار هستی انسان را موجودی دوبعدی آفرید؛ بعد مادی و جسمی او و بعد معنوی و روحی وی. قرآن در اشاره به این دو بعد می-فرماید: (إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ)[ص:71]؛ «[و به خاطر بیاور] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری از گِل میآفرینم.
در وصف پیامبر -صلّي الله عليه وسلّم- سخن بسیار گفته شده است، من در این نوشتار کوتاه نمیخواهم در وصف رسول الله، چیزی بگویم زیرا جایی که خداوند در قرآن پیامبرش را توصیف میکند، دیگر محلی برای وصف ناقص امثال بنده باقی نمیگذارد؛ به همین خاطر هیچ توصیفی بهتر از توصیف پیامبر -صلّي الله عليه وسلّم- از زبان خداوند نیست. خداوند در وصف پیامبرش میفرماید: انَّک لَعلَی خُلُقٍ عظیمٍ. ای محمد تو قلهی کوه اخلاق را فتح نمودهای و در این رابطه کسی بر تو پیشی نگرفته است
در روم قدیم اتباع کشور به دو دسته تقسیم میشدند. شهروندان، یعنی رومیان اصلی، که از حقوق و مزایای بیشتری برخوردار بودند و رعایا، یعنی اقوام و ملل دیگری که تحت تسلط حکومت رومیان بودند. در یونان قدیم، افراد ساکن در یونان دو درجه بودند، شهروندان درجهی یک، که ساکنان اصلی یونان بودهاند و درجه دو، که بردگان و غیر یونانیها بودند.
در یکی از فرهنگهای علوم سیاسی، شهروند چنین تعریف شده است: کسی که از حقوق مدنی یا امتیازات مندرج در قانون اساسی یک کشور برخوردار است.
داعیان إلی الله نه «علم زده» میشوند، طوری که تمام اوقات خویش را صرف مطالعهی کتب و رسانهها کنند بدون اینکه در عمل منشأ خیری برای دیگران باشند و به روشنفکری بیخاصیت بدل شوند و نه به دام «عوام زدگی» مبتلا میگردند که همهی همّ و غمشان مسائل روزمره و تکراری زندگی دنیوی باشد و دعوت دینی را به حاشیهی زندگی خود برانند.
دکتر محسن کدیور از محققان حوزهی دین و فلسفه در سخنرانی روز پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶ در منزل عبدالله نوری به صورت بسیار واضح، ساده و روان به بررسی حقوق بشر از دیدگاه اسلام پرداخته است و از جهاتی متفاوت آن را با منشور حقوق بشر، مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ مقایسه و به موارد موافقت و تعارض اندیشههای اسلام سنتی با آن، اشاره نموده است و در مجموع نتیجه گرفتهاند که میان تعالیم دین اسلام و اسناد حقوق بشر رابطهی عموم و خصوص مِن وجه برقرار است؛ به گونهای که برخی از موارد در اسناد حقوق بشر وجود دارند که در تعالیم دین یافت نمیشوند و بالعکس مطالبی در تعالیم دینی وجود دارد که در اسناد حقوق بشر موجود نیستند.
چندی پیش در هفته نامهی سیروان شمارهی۳۶۳ سوم دیماه۸۴ مقالهای تحت عنوان «تنویری بر تکفیر» نظر بنده را به خود جلب نمود و از سرِ احساس مسؤولیت دینی و نه تقدسمآبی بر آن شدم که در راستای رفع شبهات از این مسألهی عقیدتی، بدون آنکه ذهنم را آشفته و اوقاتم را تلخ نماید، نقدی بر آن بنویسم که در پی آن، نگارندهی مقالهی «تنویری بر تکفیر» نیز در تبیین نظرات خویش و آسیبشناسی مفاهیم دینی و در جواب نقد اینجانب مقالهی دیگری را تحت عنوان «خاتمیت پایان تکفیر» تقدیم خوانندگان بزرگوار سیروان نمودهاند که در سایت این هفته نامهی وزین در معرض دید خوانندگان قرار گرفته است لذا در پاسخ مقالهی
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل